رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

رادین عشق زندگی

معضل بزرگ

1391/8/1 11:15
نویسنده : مامان فریناز
298 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم متاسفانه شما دهه نودیها هم دارید مثل ما دهه شصتی ها اذیت میشید دوباره نبودن شیر خشک دوباره گران شدن همه چیز...

پسرم یه هفته است داریم همه دنیا رو زیرو رو می کنیم تا واست شیر پیدا کنیم بابا مهدی دیشب تا 3 صبح داشت داروخانه ها رو می گشت خاله مریم تمام شمال و گشت تا 7 تا شیر واست پیدا کرد نمی دونم واقعا چرا؟ هر روز باید یه شیر جدید بهت بدیم تازه بعد از دو روز اون هم دیگه پیدا نمی شه!!

پس کی همه چی درست می شه عزیزم از ترس قحطی شیر تو این 2 روز به همه گفتیم و حدود 20 تا شیر جمع شد فکر کنم دیگه تا 2 سالگیت بس باشه پدر، بابا سعیدی، خاله نسیم همه و همه کمک کردن تا تو گشنه نمونی عزیزم.راستی شنبه 29 مهر برای اولین بار 210 سی سی شیر پاستوریزه خوردی گفتم یواش یواش به مزش عادت کنی که اگه شیر پیدا نشد گرسنه نمونی گلم.

عاشقتم پسرم واقعا باید بگم ببخشید که توی این اوضاع تو رو مجبور به زندگی کردم شاید خودخواهی بود شاید...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

علامه كوچولو
1 آبان 91 11:29
واقعا راست گفتي من كه مجبور شدم نوع شيرخشكشو عوض كنم اونم بدون اجازه پزشكش
مامان ماني جون
1 آبان 91 11:35
آخي
منم هميشه ميگم كار اشتباهي كردم كه بچه دار شدم آخه چه گناهي كرده كه تو اين روزگار سخت دنيا بياد گرچه تا به حال چيزي كم نداشته اما همون ترس از جنگ كه خودم تو دوران كودكي تجربه كردم سخته
راستي رادين جون چه شيري ميخوره؟
مگه 20 تا واسه يه سال كافيه؟!!!


خاله جون رادین اس ام ای پروگرس می خورد که پیدا نشد بهش ببلاک 3 دادم که یه دفعه تخم اونم ملخ خورد...حالا انقدر گشتیم که از هر کدوم 10 تا پیدا کردیم و خریدیم. خاله 20 تا 4 ماه هم به زور می رسه مگه با جیره بندی سرخود می خواهم بهش شیر پاستوریزه بدم خشته شدم از بس همه جا دنبال شیر گشتم...
نیلوفر
1 آبان 91 14:56
سلام ای وای خیلی ناراحت شدم،چه زمونه ای شده،آخه این کوچولوهای ناز چه گناهی دارن،ایشالا که همه چی درست بشه و هیچوقت نگرانی بابت رادین عزیز نداشته باشید
فریبا
2 آبان 91 0:48
سلام عزیزم... واقعا این مشکل بزرگیه ولی به چشم کسی نمیاد... رایین هم ببلاک می خورد که الان اصلا پیدا نمی شه؛ مجبور شدم الان بهش نان3 می دم... ولی خب اصلا مثل ِ اون نیست... تازه همینم به نظر می رسه که به زودی کمیاب بشه؛ زمزمه ی گرون شدنش هم به گوش می رسه...
نسیم-مامان آرتین
2 آبان 91 10:02
مامانی یهچی میگیا ما سختی بکشیم بچه هامون بی نصیب بمونن بازم زمون ما هیچ چی نبود حتی دفتر ومداد هم کم بود اما الان هست اما گرون
رومینا
2 آبان 91 10:23
خیلی ناراحت کننده هست من رادوین رو با شیر خودم تغذیه میکنم ولی باورت میشه اصلا پوشک مولفیکس پیدا نمی کردم مخصوصا شماره 4 . نمی دونی به چه حالی افتاده بودم چون به مارکهای دیگه حساسیت داره. تا اخر از سنندج برامون فرستادن الان تو انباری انبار کردیم . نمی دونم تا کی اینجوری هست