رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

رادین عشق زندگی

تخریب شخصیت

1392/9/23 18:53
نویسنده : مامان فریناز
302 بازدید
اشتراک گذاری

چندین روزه که شازده هر شب تا هوا تاریک میشه یاده سلیمانی و شکوفه (دوستای خانوادگیمون) میفته و هی میگه سلیمانی گفت... و یه سری چیزا، و معلومه که دلش حسابی براشون تنگ شده و هی بهشون تلفن میزنه اما قسمت جالب اینجا بود:

دیشب من و شازده و مهدی داشتیم تلویزیون میدیدیم برنامه راز بقا و مهدی با هیجان از شازده میخواست که نگاه کنه، یه سری زرافه رو نشون داد که قند عسل با هیجان گفت زرافه و اشک شوق تو چشمهای ما از این همه هوش حلقه زدنیشخند اما صحنه بعدی چند تا بوفالو بودن با دیدن اونها شازده داد زد چقدر شبیه سلیمانی می افتم (یاده سلیمانی می افتم)...ناراحت فکر بد نکنید دوستان فکر کنم از دلتنگی زیاد و حرصش گفته خوب...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

سعید
23 آذر 92 20:55
ميزي براي كار. كاري براي تخت. تختي براي خواب. خوابي براي جان. جاني براي مرگ. مرگي براي ياد. يادي براي سنگ. اين بود زندگي... استاد حسین پناهی
سعید
23 آذر 92 20:56
چشمان تو گل آفتابگردانند. به هر کجا که نگاه کني خدا آنجاست... استاد حسین پناهی
مامان کارن
24 آذر 92 9:22
مامان سینا
24 آذر 92 10:27
عزیزم ماشالا ماشالا به هوشش
سعید
24 آذر 92 19:56
برهنه ات ميکنند تا بهتر شکسته شوي. نترس اي گردوي کوچک. آنچه سياه ميشود روي تو نيست. دست آنهاست...
مامان فریناز
پاسخ
عمو چون این که گفتی به متن بالا ربط داشت؟!!!
دختر خاله تینا
24 آذر 92 22:25
ای جونم فدات شم قند عسل من.....
فریبا
25 آذر 92 1:09
آخی... بچه دش تنگ شده خب
نسم مامان آرتین
25 آذر 92 11:28
من عاشق اين تخيلات شيرين بچه هام