مرور خاطرات
پسرم بعد از حدود 2 سال بازم داره کم کم یاد و خاطره بدنیا اومدنت پررنگ میشه.اینکه 1 ماه زود بدنیا اومدی و همه برنامه هامون بهم خورد ، اینکه 10 روز رفتی تو دستگاه و چقدر به هممون سخت گذشت.اما از همه جالب تر اینکه میخواستیم از بدنیا اومدنت فیلم برداری کنیم اما تو یه دفعه و ساعت 4 صبح بدنیا اومدی برای همین بابا مهدی و خاله فایزه با التماس دوربین و دادن به یکی از پرستارها و اون هم دستش درد نکنه این 2 تا عکس و ازت گرفت...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی