رادین عشق زندگی

رادینی به همراه دوستای عزیزش ارمان و پرهام و سارا ...

...

رادینی در حال اب بازی که خودت و همه رو خیس اب کردی   در حال خیار مکیدن که خیلی هم دوست داشتی یه لحظه بدون دست تونستی تو دهنت بگیری هنرنمایی کنی و در اخر رادینی خان خواب در بغل بابایی جون ...

رادینی جونم عزیزکم امروز شما حال ندار بودی همش بی تابی میکردی و بی حال بودی گلکم..مامانی کلی ناراحت بود نمیدونست دردت چیه دلت درد میکنه یا دندونت همش تو بغل میخواستی باشی تا خوابت میبرد میذاشتیمت زمین بیدار میشدی و گریه میکردی تو این عکس بالاخره خوابت عمیق شد و راحت خوابیدی ...

می نویسم از استقامت از پشتیبانی از غرور تکیه بر محکمترین جایگاه نه من از کوه نمی نویسم از انسانی می نویسم که ازکوه پایدارتر و پا برجاتر است می نویسم از مهربانی از بوسه های ارام بر گونه کودک به خواب رفته ای که تمام ارزوهای او در لب خند شیرین کودک براورده می شود اری من از کسی می نویسم که در عین محکم بودن از نرم ترین موجودات است من از کسی می نویسم که وقتی دست بر سرت میکشد هم امن ترین و محکم ترین تکیه گاه و حامی را برای خودت میابی و هم نرم ترین و مهربان ترین نوازشها را تجربه می کنی اری من از پدر نوشتم این روز به بابا مهدی جونم و تمام باباهای دنیا تبریک میگم ...

  خنده شمارو قربون عزیزکم ...

...

رادینی خان جدیدا وقتی زیر دستتو میگیریم تاتی تاتی میکنی خیلی هم به این کار علاقه داری وقتی یه ذره میری میزاریمت زمین شروع به گریه کردن میکنی که من بلند کنید راه برم اینم یه نمونه:   ...

  رادینی خان اقا داماد جشن :) که یه لنگه کفشتم درتوردی هرکاری کردیم نذاشتی پات کنیم رادینی کیک دندونی شام مهمونی ...