رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

رادین عشق زندگی

90/11/22

رادینی جون شما رو باید بذاریم تو ماشین انقدر دور بزنیم که خوابت ببره خیلی بدخوابی امشب چند دور زدیم تا خوابت برد ولی 7 دقیقه بیشتر نخوابیدی
1 اسفند 1390

عاشقتممممممممممممممم

 عاشق نگاهتمممممممممممم قبونت بشم ای جانم کوچولو موچولو من پسرخاله جونم دو هفته اس ندیدم خیلی خیلی ..... دلم برات تنگ شده عزیزکم خیلی دوست دارم جوجو کوچولو من ...
29 بهمن 1390

رادین و عروسک هاش

این که می بینید آقا رادینه با یه عالمه عروسک که توی تختش نشسته البته همه عروسک ها روحسابی کرده تو دهنش و همشون خیس شدن!!!!!!!!! دیدین گفتم اینم یه نمونه اش!!!!!!!!!! ...
27 بهمن 1390

از عجایب خلقت

سلام پسر گلم،من مامانیتم تا حالا وقت نکردم واست مطلب بنویسم همه مطالب و تینا جون واست می نویسه چون خیلی دوست داره اما یه مطلب جالب بود که باید می نوشتم : عزیزم دیروز صبح من و تو طبق معمول بعد از رفتن بابا مهدی اومدیم خونه مامان آزیتا، تو خوابت می اومد و داشتی نق می زدی می خواستم لباس هامو عوض کنم اما داشتی گریه می کردی پستونکتو دادم دهنت و پتوی دوست داشتنیتم که می کشی  رو سرت را دادم دستت و گذاشتمت رو مبل بغل پدر، اما در عرض 2 دقیقه تا رفتم تو اتاق لباسامو بذارمو بیام دیدم خوابیدی واقعا باورم نمی شد آخه تو واسه خوابیدن همه رو بیچاره می کنی اما نمی دونم آفتاب از کدوم ور درآمده بود که خوابیدی عزیزم خیلی شیطونی و بد خواب .اما خیلی شیرینی.....
26 بهمن 1390

90/11/25

رادین خان امروز که روز ولینتانه برای شما هم روز مهمی بود  برای اولین بار همراه مامان و بابا رفتی مرکز خرید..بغل بابایی بودی و همش این ور اون ور سرک میکشیدی و فضولی میکردی کوچک خان من
25 بهمن 1390